در آغاز هویت هایت فرو می ریزند
همه ی تعریف های ذهن،
هنگام ی که خویش را رها می سازی،
فرو می ریزند
تا آن جا که جز بودن محض، از تو نماند
تا آن جا که رها ترین شده باشی
در رهاترین بودن خویش، توانا ترین ی
اینک بازمی آفرینی خویش را
باز می آفرینی هویت ی هوشیار،
برای به سر بردن ی هوشیار در زمین
اما اکنون، آن چه در خویش خواسته ای،
هوشیار و یکپارچه است،
ببین: آن چه انداخته ای،
هویت ی که از دست داده ای،
سراسر تحمیل و ناهوشیاری بود
ویران کن، تعاریف تحمیل شده و ناهماهنگ را
و خویش را دیگربار تعریف کن،
تعریف ی هماهنگ و خود خواسته
بازآفرین، هویت ی هوشیار
مریم مقدادی