عطری چنان مست کننده
رفت میان جان های مشتاق
شگفتا که بوییدن ایشان
چیزی از عطر نکاهد
و بودن او جان خستگانی چند
چه لبخندناک می نوازد
ببویید
از عطرِ او مست است
و مستی ش چه سکر آور
عطرش چه جان فریب
بگذارید جان هایتان
مجرای عشق باشد
که او از جانی به جانی دیگر
در جریان است
و من هنوز مجرایی
به زیبایی جان های پذیرا ندیده ام
برای آن عشق, آن جانِ جان
مریم مقدادی